به کیارستمی از تاریخ ایران زمین
به دنبال رد پای دوست...

سیر نمایشگاهی جایگاه زن 7 سیر نمایشگاهی جایگاه زن 6 سیر نمایشگاهی جایگاه زن 5 سیر نمایشگاهی جایگاه زن 4 سیر نمایشگاهی جایگاه زن 3 سیر نمایشگاهی جایگاه زن 1 سیر نمایشگاهی زن مسلمان جواب دندان شکن..... دل، انسان و دنیا.... چگونه پاکدامنی زنان خود را حفظ کنیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟ تمدن یعنی....... آزادی... آدما از لحاظ فهمیدن چند دسته هستن؟؟؟؟؟ زندگی واقعیت نه خیال.... سبک زندگی 2 به نظر شما واقعیه؟!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!! سبک زندگی جمله ای بسیار مهم در امر تبلیغات....


به کیارستمی از تاریخ ایران زمین

بسم اله الرحمن الرحیم

توجه توجه

این داستان واقعی است...

در زمان حمله مغول به ایران چنگیز خان مغول همه سربازان خود را جمع کرد و گفت چه کسی در این حملات که به ایران کردیم شرایطی برایش پیش آمده که متاثر شده باشد. هیچ کس چیزی نگفت و سربازی جلو آمد و گفت من.

از او پرسیده شد و آن موقعیت چه موقعیتی بود که تو متاثر شدی و دلت سوخت...

گفت:

به خانه ای وارد شدم به خیال اینکه تمام اهل خانه را کشتم داشتم از خانه خارج میشدم که صدای گریه کودکی را شنیدم. کودک را پیدا کردم و سرنیزه خود را در دهان کودک گذاشتم کودک به هوای اینکه نوک پستان است شروع به مکیدن سرنیزه کرد و من از این حرکت متاثر شدم و دلم برایش سوخت پس نیزه را در دهانش فرو کردم و او را کشتم...

من تاریخ ایران زمینم و از این دست داستان ها زیاد دارم... میخواهی نمونه ای دیگر برایت ذکر کنم؟ باشد پس به این داستان گوش کن...

در همان حمله مغول ها به ایران وارد حمام زنانه ای شدند.

فرمانده آن گروه دستور داد به زنان به تعداد دندانشان تجاوز کنند.(اگر فردی سه دندان داشت سه بار ،کسی که ده دندان داشت ده بار و...)

داستان های واقعی زیادند و مجال گفتن نیست.

آقای کیا رستمی که دفاع مقدس ما در برابر رژیم صدام را پوچ و بی معنی می دانی، می دانی چه میگویی؟؟؟؟

آقای کیارستمی و کیارستمی هایی که در برابر دفاع مقدس ما موضع گرفته و آن را نقض میکنید میفهمید چه میگویید؟؟؟؟

من تاریخ ایرانم.... داستان یورش ها همچون زخم هایی عمیق در جانم ریشه دارند اما بدتر از آن یورش های بیگانگان یورش شما هست که قلب مرا ریش ریش میکند...

یورش شما به مقطعی از من، به قسمتی از تاریخ ایران زمین که به جرأت غرورآفرین ترین قسمت تاریخ ایران زمین است...

هیچ یورشی به ایران زمین نبوده که در آن قسمتی از ایران زمین جدا نشده باشد.... شاید بگویی خب دوباره پس گرفته شده، ولی تکه گوشت کنده شده را وقتی پیوند بزنی جای بخیه را چه میکنی....

ای کیارستمی ها اگر نبودند جوانان فداکار که در دفاع مقدس هشت ساله ممردانه و جانانه دفاع کردند ما باید داستان فرو کردن تفنگ دشمنانمان در دهان کودکانمان را میخواندیم...

ما باید اکنون داستان رقصیدن دخترانمان برای مجالس عیش بیگانگان را میخواندیم....

مگر نشنیده ای داستان شاهرخ حر انقلاب را...

من تاریخ ایران زمینم... گوشی میخواهم برای شنیدن... پس خوب گوش کن...

شاهرخ اهل رفسنجان بود...

لات و داش مشتی و کشتی گیر و اهل عرق و...اما با غیرت

اهل شهر از دستش ناراضی و شاکی

انقلاب شد و جنگ،

روزی یکی از دوستانش که راننده کامیون بود به او گفت:

بیا برویم جبهه گفت:

بیخیال بابا، ولمون کن، جنگ چی چیه.

گفت من تنهام؛ حداقل بیا بریم تو پشت جبهه تو مناطق غیر جنگی باش من میرم بار رو تحویل میدم و برمیگردم.

گفت: باشه.

رفتند.. دوست راننده اش رفت و او در شهر ماند. چند روزی منتظر بود تا دوستش برگردد. در یکی از همین روزها کنار جاده ای دید وانتی در حال عبور است. زنی نوزادی را از داخل وانت به بیرون انداخت و رفت.

بشدت ناراحت شد و بچه را گرفت و خود را به وانت رساند و میخواست زن را بزند.

از زن پرسید چرا اینکا را کردی مگر آدم نیستی؟؟؟

زن گفت. در حمله عراق به شهر مرا اسیر گرفتند. در مدت اسارت در اختیار افسران عراقی بودم و این بچه حاصل همان نه ماه است. حالا بروم به شوهرم چه بگویم . بگویم بچه را از کجا آوردم....

شاهرخ غیرتی منقلب شد...

به رفسنجان برگشت... دوستان هم قماش خودش را جمع کرد و گفت:

چیکار میکنید...دشمن به ناموس ما هم رحم نکرده...و راهی شد و راهی...

بله آقایانی که جنگ را نامفهوم و اشتباه میدانید...  اگر دفاع مقدس نبود الان همان بلایی که بر سر آن زن آمد شاید بر سر.........



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







:: موضوعات مرتبط: خودم، ،
:: برچسب‌ها: کیارستمی, جنگ, دفاع مقدس, تاریخ ایران زمین, شاهرخ ضرغام, حر انقلاب, حمله مغول, ,

نویسنده : مهدی تاریخ : پنج شنبه 8 / 8 / 1393



تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به به دنبال رد پای دوست... مي باشد.